خانمی 28 ساله هستم، دیشب حین خواب احساس سنگینی سر و کیپ شدن گوش می کردم ، احساس وحشتناکی داشتم، در حالت خواب در داخل فضای تاریک منزل قدم می زدم… می دونستم که خوابیدم می خواستم بیدار بشم اما نمی تونستم… تا حدی که با فریاد از دیگران کمک می خواستم اما گویی کسی صدای منو نمی شنید… تا اینکه با خواندن آیت الکرسی درد سنگینی در سرم احساس کردم و بیدار شدم و چشمانم رو باز کردم. بعد از بیداری دوباره به خواب رفتم و دوباره همین حالت رو تجربه کردم، در ذهنم حس کردم که مرحوم دختر خاله ام از من چیزی می خواد، اول براش فاتحه نخوندم ….. مثل سری قبل بیدار شده و حضور دخترخاله ام رو در بیداری احساس می کردم، پس از مدتی کوتاه دوباره به خواب رفتم اینبارهم حس وحشتناک قبل رو داشتم باز با احساس سر سنگینی بیدار شدم و برای رهایی از این حالات ناخوشایند برای دختر خاله ام فاتحه خواندم …. پس از این آروم خوابیدم و در خواب دختر خالم رو دیدم که آروم و خندان کنارمه….
آقای دکتر، این حالت برون فکنی روح است یا فلج خواب؟ و اینکه علت ناآرامی و اتفاقات رخ داده مرحوم دخترخاله ام بوده؟
ضمن اینکه قبلا چندین تجربه برون فکنی روح رو در خواب داشتم.. بدین صورت که بلند شدم و جسم خودم رو در بستر خواب دیدم و گاها پیش اومده جسم خودمو گم کردم و سپس با خواندن آیت الکرسی و توسل به ائمه جسم خود رو پیدا کردم.
سوال دوم اینکه من توانایی برون فکنی روح رو دارم یا توهم هست همه این تجربیات؟
با توجه زیاد بودن تعداد سوالات و تجربیات بنده و محدود بودن سایت خواستار مشاوره تلفنی یا حضوری هستم… با تشکر
جواب: زمانی که شما هنگام خواب جسم خود را در بستر دیدی، بدین معناست که در آن زمان ضمیر آگاه و ناخودآگاه در کنار هم قرار داشته اند و همه اینکار را در زمان خواب انجام میدهند اما چون ضمیر آگاه همیشه همراه ضمیرناخودآگاه نیست، چیزی از آن حالت را به یاد نمی آورند و ارتباطی با قدرت مدیومی یا برون فکنی ندارد
